جواد مهربان
چکیده
منابع انسانی وفادار و سازگار با اهداف و ارزشهای سازمانی که فراتر از وظایف مقرر در شرح شغل خود فعالیت کند، عامل مهمی در اثربخشی سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان فلات زدگی شغلی با سلامت اداری کارکنان با نقش میانجی بیتفاوتی سازمانی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری همه کارکنان ادارات آموزشوپرورش ...
بیشتر
منابع انسانی وفادار و سازگار با اهداف و ارزشهای سازمانی که فراتر از وظایف مقرر در شرح شغل خود فعالیت کند، عامل مهمی در اثربخشی سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان فلات زدگی شغلی با سلامت اداری کارکنان با نقش میانجی بیتفاوتی سازمانی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری همه کارکنان ادارات آموزشوپرورش شهر تبریز بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 245 نفر بهعنوان نمونه مورد مطالعه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در تحقیق حاضر از پرسشنامههای استاندارد فلات زدگی شغلی تامی و همکاران (1999)، بیتفاوتی سازمانی داناییفرد و همکاران (1389) و سلامت اداری هوی و فیلدمن (1996) استفاده شد که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای بیتفاوتی سازمانی فلات زدگی شغلی و سلامت اداری به ترتیب 0.93، 0.75 و 0.96 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. بهمنظور تحلیل دادهها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار آماری Lisrel و نیز نرمافزار آماری Soss26 استفاده شد. یافتههای کمّی حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که میان فلات زدگی شغلی و بیتفاوتی سازمانی با سلامت اداری کارکنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بیتفاوتی سازمانی در رابطه میان زدگی شغلی با سلامت اداری نقش میانجی داشته است.
جواد مهربان
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش آموزش موسیقی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان انجام شد. روش این پژوهش علی- مقایسهای بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود که تعداد 100 دانش آموز در دو گروه هنرجوی موسیقی و عادی جای گرفتند. ابزار سنجش در این ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش آموزش موسیقی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان انجام شد. روش این پژوهش علی- مقایسهای بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود که تعداد 100 دانش آموز در دو گروه هنرجوی موسیقی و عادی جای گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. نتایج این مطالعه نشان داد میانگین رتبه های بهزیستی روانشناختی هنرجویان برابر 16/71 و برای غیرهنرجویان برابر 84/29 می باشد و مقدار آزمون Z برابر 123/7 در سطح 01/0 معنی دار است. بنابراین، آموزش موسیقی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تاثیر داشته است (01/0>P). می توان با گنجاندن برنامه های آموزش موسیقی به عنوان یک برنامه درسی مستقل، در جهت افزایش شاخص های سلامت روان دانش آموزان گام برداشت.